باسلام
مونده بودم از چه بنویسم در چند روز پیش در یکی از وبلاگهای دوستان یک مطلبی بود که منرا حسابی بفکر فرو برد
ازدواج مجدد
ما چند مدل ازدواج مجدد
1- ازدواج بعد از فوت و جدا شدن از همسرویا شوهر
2- ازدواج کسی که همسرش هست و دوباره ازدواج میکنه
نمیدونم چجوری منظورمو بیان کنم
درمورد ازدواج شماره 1
متاسفانه تو جامعه ما وقتی فردی که همسریا شوهر فوت میکنه و میخواهد دوباره ازدواج کنه از طرف اطرافیان و مردم مورد تمسخر قرار میگیره
(پیری و معرکه گیری)که این جمله درست هست ؟
آیا این فرد نیاز به همنشین نداره و باید تا اخر عمر چون شما نیخوان تنها باشه ؟
آیا این فرد باید از جامعه ترد بشه ؟
خودخواهی تا چه قدر چرا ما فقط از دید خودمان به مسئله نگاه میکنیم و اینو فکر نمیکنیم که اگر ما خدا نکنه کسی اینطور بشه جای ان شخص بودیم میتوانستیم تا اخر عمر تنها باشیم
اینهارا که میگم ازروی تجربه میگم
مثال زندگی پدر و مادرم بعد جدا شدن انها از هم پدرم ازدواج دوباره کرد و تا اخر عمرش یکی بود در کنارش ولی مادرم نه الان میبینم چقدر تنهاست سخت هست
درمورد ازدواج شماره 2-
موقعی هست که همسر دچار یک بیماری خواصی هست و چیزهایی که قانون گفته که در شراطی خواص اشکالی نداره
ولی اونهایی که با ناجوانمردی و داشتن همسری بسیار خوب کامل به این کار دست میزنند بسیار نادرست هست که هیچ کس قبول نمیکنه
موفق و پیروز باشید منتظر نظرات بسیار خوب شما هستم
.: Weblog Themes By Pichak :.